اَنَا خاتِمُ الأوصیاءِ وَ بی یدفَعُ اللهُ البَلاءَ عَن اَهلی و شیعَتی.
من ختمکنندة راه اوصیا هستم و به وسیلة من خدا بلاها را از اهل بیت من و شیعیانم دفع مینماید. (غیبت شیخ طوسی، ص ٢٤٦)
روش تفسير اجتهادى ( روشهاى تفسير قرآن)
آنچنان كه گذشت، تفسير در دوره تابعين و پس از آن، داراى تحوّلات مهمى شد، از جمله اينكه ميدان اجتهاد و خردورزى در غنىسازى تفسير، رونق فراوان گرفت.
گروهى از مفسران در برابر روش تفسير به مأثور، برآن شدند كه مىبايد براى خرد و اجتهاد مفسر، در فهم و تفسير آيات، سهم بيشترى در نظر گرفت. آنان روش تفسير اجتهادى و عقلى را بنيان نهادند. از نگاه اينان، قرآن، تحمل معانى و مفاهيم اجتهادى فراوانى را داشت؛ چنانكه از پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم چنين نقل شده بود:
القرآن ذلول ذو وجوه فاحملوه على احسن الوجوه؛