برای تعجیل فَرَج زیاد دعا کنید، زیرا همین دعا کردن، فَرَج و گشایش شماست.
مروری بر روایت اخلاقی در کتاب شریف کافی در خصوص اخلاص.
3- عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ صلوات الله علیه ، كَانَ يَقُولُ
طُوبَى لِمَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ الْعِبَادَةَ وَ الدُّعَاءَ
وَ لَمْ يَشْغَلْ قَلْبَهُ بِمَا تَرَى عَيْنَاهُ وَ
لَمْ يَنْسَ ذِكْرَ اللَّهِ بِمَا تَسْمَعُ أُذُنَاهُ
وَ لَمْ يَحْزُنْ صَدْرَهُ بِمَا أُعْطِيَ غَيْرُهُ.
کتاب الایمان و الکفر .باب الاخلاص الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 16
حضرت رضا از امير مؤمنان عليه السّلام نقل كرده كه حضرت مىفرمود
خوشا به حال كسى كه عبادت و دعاى خود را خالص گرداند
و دل خويش را اسير ديدنىها و مشغول بآنها نسازد
و از اثر توجه بشنيدنىها خدا را فراموش ننمايد
و از جهت ثروت و قدرتى كه ديگران دارند حزن و اندوهى بخود راه ندهد
دو امام معصوم (امیر المومنین و امام رضا) در سند هستندند که اهمیت روایت را میرساند
أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ص كَانَ يَقُولُ (همواره می گفت)
طُوبَى لِمَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ الْعِبَادَةَ وَ الدُّعَاءَ :
خوشا به حال کسانی که اخلاص دارند و با اخلاص عبادت کرده و دعا میکنند.
کلام بزرگان در شرح حدیث :
مقصود از عبادت و دعا برای خدا در کلام امیرالمؤمنین (ع) چیست؟ اخلاص در عبادت و دعا چگونه است ؟
سوال : آیا به معنای آن است که انسان مرتب ذکر بگوید؟ الله اکبر بگوید یا صلوات بفرستد ؟ 100 بار 200 بار و ...؟
پاسخ : ظاهرا چنین نیست و مقصود کیفیت عمل است و نه کمیت آن ؛ انسان باید سعی کند اشتغال قلبی به مادیات نداشته باشد. بلکه توجه به معنویات باشد؛ چنین عملی مخلصانه میشود ، ذکر خدا میشود. اگر انسان به زبان، ذکر خدا را بگوید ؛ اما ذهن مشغول به مادیات و شهوات باشد؛ این ذکر خداوند نیست. قلب باید مشغول به خدا باشد؛ باید بر این نکته توجه زیادی کرد.
گاهی ما ظواهر را چسبیده و بواطن امر را فراموش میکنیم ؛ اگر میخواهیم بدانیم که ذکر خداوند را داریم باید به قلب خود نگاه کنیم نه به زبانمان. اگر قلب، گرفتار مالها و ارزوها، مادیات، هواهای نفسانی و شهوتها است بدانیم یاد خدا نیست؛
در این صورت انسان میخواهد خود را مشغول به یاد خدا کند اما نمیشود؛ نماز میخواند اما به فکر گناه است وقتی عبادت هم میکند ذهنش مشغول به غیر خدا است، دنیا ذهن را اشغال کرده و همین مشکل اصلی ما است.
وَ لَمْ يَشْغَلْ قَلْبَهُ بِمَا تَرَى عَيْنَاهُ
و دل خويش را اسير ديدنىها و مشغول بآنها نسازد
دلش را به ان چه چشمش میبیند مشغول نمی کند . معمولا قلب انسان به چیزهایی که روزانه دیده مشغول میشود.
نقل شده که چشم انسان در طول روز چیزهای بسیاری مانند ماشین خوب، مال زیاد، شهوات و ... میبیند، اینها در قلب انسان اثر میگذارد؛ چرا این ماشین را نداشته باشم؟ چرا چنین همسری را نداشته باشم؟ چرا این شهوترانی را من نداشته باشم؟
انسان هوس میکند که آنها را داشته باشد و این امور انسان را به خود مشغول میکنند تا جایی که این افکار در برخی موارد باعث میشوند که انسان به خواب نرود یا خواب اشفته میبیند .
انسانهای با اخلاص قلبشان به چنین چیزهایی مشغول نمیشود؛ قلبشان همیشه متوجه خدا است و اگر مظاهر دنیوی را هم میبینند توجه جدی نمیکنند و از آن گذر میکنند؛ مثلاً شما اگر زن زیبایی را میبینید نگاه و دقت نمیکنید و فوراً سرتان را برمیگردانید تا مبادا در ذهنتان بماند .
اما برخی متاسفانه نگاه و دقت میکنند سپس در ذهنش میماند و همیشه به یادش میافتد؛ بنابراین قلبش اشغال میشود (یشغل قلبه). اشغال قلب برای کسانی است که اخلاص ندارند اما کسانی که اخلاص دارند، خداوند قلب آنان را مشغول خود میکند و همیشه در فکر خداوند هستند
ببینید چه فکرهایی در ذهنتان میآید، فکرهای مادی یا معنوی؟ آیا فکر خدا، عبادت و دستورات خدا در ذهن میآید؟
آیا واجبات و مستحبات را انجام داده و محرمات را ترک می کند ؟ ؛ گاهی انسان همیشه در فکر چیزهای دیگری مثل افسوس مادیات، مقام، هواهای نفسانی و شهوات هست ؛ ذهن مشغول چنین چیزهایی است. خیلی مهم است که انسان توجه کند که ذهنش مشغول به چه چیزهایی است.
اهمیت اخلاص در عمل و تاثیر ان بر سلامت جامعه و تداوم ارزشها و امور دینی به خصوص اخلاص بزرگان و عالمان جامعه :
بقای اسلام به اخلاص عالمان است . اخلاص در کلام بزرگان :
دین و اسلام را علمای با اخلاص خود حفظ کردهاند نه کسانی که تظاهر داشته و به دنبال دنیا بودند.
حاج میرزاعلی شیرازی (استاد آیتالله شهید مرتضی مطهری) نقل میکند: کربلا که بودم؛ روزی رفتم که پشت سر مرحوم فاضل اردکانی، نماز بخوانم، ایشان نزدیک وقت برای نماز آمد ولی از دور به جمعیت نمازگزار نگاهی کرد و تاملی کرد و سپس برگشت و برای نماز حاضر نشد .
هنگام نماز شد و اذان گفتند اما ایشان نیامدند. سراغ ایشان رفتند و گفتند: آقا نماز دیر شده و مردم منتظر هستند، تشریف بیاورید. مرحوم فاضل اردکانی فرمودند: جمعیت را که دیدم وسوسه به ذهنم آمد که من چه شخصیت والایی هستم! اینهمه جمعیت پشت سر من نماز میخواند ؛ به همین دلیل برگشتم. من چنین نمازی نمیخواهم.
چنین اخلاصهایی بوده که دین ما را حفظ کرده است نه کسانی که به دنبال دنیا و مقامات ظاهری بودند. بزرگان ما که برای نماز جماعت میآیند سرشان را زیر میاندازند؛ وقتیکه به محراب میروند سعی میکنند که به مردم نگاه نکند و به دیگر روحانیون توصیه میکردند که شما نیز که امام جماعت میشوید، چنین کنید؛ سرتان را زیر بیندازید، کاری نداشته باشید یک نفر پشت سر شما است یا عده زیادی؛
زیرا این نگاه کردن اثراتی بر قلب انسان میگذارد و ممکن است اخلاص شما را از بین ببرد. بعد از نماز اگر خواستید نگاه کنید اشکالی ندارد هرچند که بهتر است بازهم نگاه نکنید
نقل شده که ازجمله این بزرگان، آیتالله اراکی بود، ایشان وقتی برای نماز میآمد بههیچ عنوان به مأمومین نگاه نمیکرد؛ وقتی نماز هم تمام میشود برای رفتن سعی داشت به کسی نگاه نکند.
لَمْ يَنْسَ ذِكْرَ اللَّهِ بِمَا تَسْمَعُ أُذُنَاهُ.
بدانچه گوشش میشنود یاد خدا را فراموش نمیکند .
و از اثر توجه بشنيدنىها خدا را فراموش ننمايد
گفت و گو ها زمینی و دنیایی و بیهوده و صداهایی که انسان از اهل دنیا و اهل شهوتها، اهل ثروت اهل ارزوها، اهل مقامها و ... میشنود در گوش انسان باقی میماند.
انسان میخواهد ذکر خدا را بگوید اما در گوشش سخن دنیا طلبان و اهل دنیا و صدای موسیقی، غنا و ... است.
صدایی را که انسان شنیده است نمیگذارد دعا به قلب انسان برسد؛ زبان، دعا میخواند اما قلب، مشغول به شنیده های دیگران است.
وَ لَمْ يَحْزُنْ صَدْرَهُ بِمَا أُعْطِيَ غَيْرُهُ.
برای انجه بدیگران داده شده اندوهگین نمیشود
و از جهت ثروت و قدرتى كه ديگران دارند حزن و اندوهى بخود راه ندهد.
مقایسه وضعیت انسان با دیگران
وقتی توجه انسان به خدا باشد دیگر محزون و غمناک نیست؛ زیرا میداند که خدا را دارد و توکلش بر او است. توکل بر خدا باعث میشود که انسان همیشه خوشحال، راحت، آرام و با قلبی مطمئن زندگی کند .
اما اگر قلب انسان از خدا خالی شود، همیشه به دنبال این و آن است؛ فلانی کمک کند، فلانی به دادم برسد؛ همیشه محزون است. آیا جواب سلامم را داد؟
آیا جواب تلفنم را داد؟ آیا کارم را انجام میدهد؟ اینگونه میشود که غصه وجود انسان را فرا میگیرد؛ اما توجه به خداوند این حرفها را ندارد، انسان غصه نمیخورد و میگوید: من با خدا هستم، خداوند هرچه صلاح بداند برایم فراهم میکند
نقل شده که : مرحوم میرزای شیرازی برای حفظ اخلاص در عمل پیامی برای فاضل اردکانی میفرستد که از امروز امور کربلا و آن مناطق در اختیار شما باشد ، وجوهات را خودتان بگیرید، رساله هم بنویسید و جواب استفتائات را شما بدهید . بهعبارتدیگر از این پس شما مرجع مردم باشید.
فاضل اردکانی نیز برای انکه دچار ریا و وسوسه شیطان نشود ، نمی پذیرد و در جواب میگوید: من دست به وجوهات نمیزنم، رساله هم نمیدهم و جواب استفتاء نمیدهم؛ همینکه شما این زحمات را از دوش ما برداشتید از شما کمال تشکر را داریم.
در مورد مرحوم شیخ عبدالکریم حایری هم نقل شده ، مرجعیت را قبول نمیکردند؛ همه علما میگفتند شما باید رئیس شوید اما برای حفظ اخلاص خود قبول نمیکردند ولی در نهایت مقام مرجعیت به ایشان منتهی شد. این روحیه اخلاص بوده که اسلام را حفظ کرده و انشاءالله ما هم سرباز واقعی امام زمان (عج) باشیم.