لَو لَمْ یبْقَ منَ الدُّنیا اِلاَّ یومٌ واحِدٌ لَطَوّلَ اللهُ ذلِكَ الیومَ حَتّی یخرُجَ قائمُنا أَهْلَ البَیت.
اگر از عمر دنیا تنها یک روز مانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی میکند تا قائم ما اهل بیت(علیهالسلام) ظهور یابد. (منتخبالاثر، ص ٢٥٤)
تفسيرهاى مأثور روايى اهل سنت، حاصل زحمات مفسران اهل سنت است كه در آنها نيز جنبه روايى بر جنبههاى ديگر غالب است. آن مفسران، روايات نبوى صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و گفتار صحابه و تابعين را در تفسير آيات ذكر كردهاند. عوامل ضعف در روايات تفسيرى كه شامل ضعف اسناد، جعل و وضع در روايات و ورود اسرائيليات است، در برخى از آنها نيز كاملا نمايان است. در اين مجال به اختصار به شرح معروفترين آن تفسيرها، براساس عصرى كه مؤلفان آنها در آن عصر مىزيستهاند، مىپردازيم.
1- تفسير القرآن
تأليف عبد الرزاق بن همام صنعانى، معروف به تفسير صنعانى (م 211 ق) و به زبان عربى است. تفسير او مأثور روايى است، ولى دربردارنده تمامى سورهها نيست، بلكه رواياتى را كه صنعانى توانسته از پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و تابعين جمعآورى كند، آورده است.
روايات آن از مصادر مهم اهل سنت بهحساب آمده و طبرى و سيوطى در تفسيرهاى خود از آن فراوان نقل كردهاند. از اسرائيليات در كتاب او فراوان يافت مىشود؛ اما در مواردى كه با اعتقاد او تنافى داشته، از ذكر آنها خوددارى كرده است.
______________________________
(1). ايازى، همان، ص 288.
روشهاى تفسير قرآن، ص: 202
2- تفسير كتاب اللّه العزيز
تأليف هود بن محكّم هوّارى (م 280 ق) و به زبان عربى است. او از عالمان خوارج اباضيه و داراى تفسير مأثور روايى و موجز است. هوارى مسائل نحوى و اعرابگذارى را در تفسيرش بيان نمىكند. تفسير او خلاصهاى از تفسير يحيى بن سلام بصرى، به همراه اضافاتى در تفسير است. در ذكر مطالب تفسيرى، نخست به مكى يا مدنى بودن سورهها و آيات اشاره مىكند و روايات تفسيرى را كه براساس مذهب اباضيه است، نقل و تبيين مىكند.
سلسله اسناد در مواردى كاسته و يا حذف شده و به اسم راوى صحابه اشاره كرده است. او در بين صحابه، بيشتر از ابن عباس، ابن مسعود، على بن ابى طالب عليه السّلام، ابن عمر و در بين تابعين از مجاهد و حسن نقلقول مىكند و از آنها نام مىبرد. هوارى از طريق كلبى و سدى، برخى از اسرائيليات را ذكر كرده است. تفكر اباضيه كه نوعى اعتقاد در برابر اعتقاد مرجئه است، در تفسير او ظاهر مىشود.
3- تفسير النسائى
تأليف ابو عبد الرحمن احمد بن شعيب بن على النسائى (م 303 ق) و به زبان عربى است. از كتابهاى ديگر او سنن نسائى و الضعفاء و المتروكين و خصائص على عليه السّلام و فضائل قرآن است. تفسير او از تفسيرهاى مأثور بهحساب مىآيد، ولى دربردارنده تمامى آيات نيست. بعيد نيست كه كتاب تفسيرى او جزئى از كتاب سنن او باشد. مجموع روايات تفسيرى او 735 مورد است. تلاش او تنها بر جمعآورى روايات بوده و تحليلى برآنها ندارد. وى گفتار صحابه را نقل كرده، اما از ذكر اسرائيليات خوددارى كرده است.
______________________________
(1). همان، ص 347.
(2). همان، ص 369؛ خرمشاهى، همان، ص 771.
روشهاى تفسير قرآن، ص: 203
4- جامع البيان فى تفسير القرآن
تأليف ابو جعفر محمد بن جرير بن يزيد طبرى (م 310 ق) و به زبان عربى است.
او از عالمان بزرگ اهل سنت و مورخ و مفسر معروفى است. بر قرائات قرآن و آيات الاحكام، عارف و آگاه بوده است. اثر معروف ديگر او به نام تاريخ الامم و الملوك معروف به تاريخ طبرى است. تفسير او در نزد اهل سنت، از معروفترين تفسيرها و محورىترين آنها است. ويژگى مهم تفسير او، روايى بودن آن است.
تفسير طبرى، مجموعه وسيعى از روايات تفسيرى، گفتار صحابه و تابعين است كه او به گردآورى آنها روىآورده است. او قبل از آغاز تفسير، مقدمهاى در مباحث قرآنى بيان داشته است. طبرى در تفسير روايى، در مواردى بر تحليل و ترجيح برخى نسبت به ديگرى مىپردازد و در مواردى كه امكان اجتماع بين آنها وجود داشت، راه جمع را دنبال مىكند و در مواردى برخى از روايات را مخدوش مىداند و با تعبير «معلول» به ضعف آنها اشاره مىكند.
او در نقل اسرائيليات، نسبت به ديگران پيشتاز بوده است. تفسير او دربردارنده قرائات، لغت، نحو، شعر و فقه نيز مىباشد. جامع البيان، نخستين و مهمترين تفسير روايى در بين اهل سنت بوده و هست و در كنار آن در مواردى، مباحث نظرى و اجتهادى را نيز دارا است، ولى از تفسير به رأى بهدور است. تفسير طبرى به علت نقل فراوان اسرائيليات، از روايات ضعيف زيادى برخوردار است و راويان مجهول، ضعيف و متهم به كذب در سلسله راويان او وجود دارد كه نيازمند بررسى فراوان در ارزيابى روايات تفسيرى آن است.
______________________________
(1). ذهبى، التفسير و المفسرون، ج 1، ص 207؛ ايازى، همان، ص 399.
روشهاى تفسير قرآن، ص: 204