• العربية
  • English
  • فارسی
 
امام مهدى عليه السلام : :

أنَا بَقِيَّةُ اللّه ِ في أرضِهِ و خَليفَتُهُ و حُجَّتُهُ عَلَيكُم ؛ حديث
امام مهدى عليه السلام :من يادگار خدا در زمين و جانشين و حجّت او بر شما هستم .

   
 
 
 

نزول قرآن


فصل سوم: بررسى و نقد برخى از ديدگاه‏هاى دانشمندان اهل سنت و مستشرقان درباره حديث سبعة احرف‏
مبحث اول: ديدگاه‏هاى دانشمندان اهل سنت و نقد آن‏
معناى روايت سبعة احرف در ميان دانشمندان اهل سنت، معركه آراست. شايد آنها در هيچ مسأله‏اى همانند روايت سبعة احرف، چنين دچار اختلاف آرا نشده‏اند.
محمد بن احمد انصارى قرطبى، صاحب تفسير الجامع لأحكام القرآن، دانشمند قرن هفتم هجرى در مقدمه تفسير خود مى‏نويسد: «دانشمندان در معنا و مراد از احرف سبعه، 35 قول ذكر كرده‏اند.»
زركشى هم به نقل از ابو حاتم بن حبان بستى مى‏گويد: «در مورد روايت سبعة احرف 35 قول ذكر شده است.»
سيوطى معتقد است كه اختلاف آرا تا چهل قول نيز رسيده است. آراى دانشمندان اهل سنت، آن چنان زياد بوده است كه فهم اصل روايت را مشكل كرده و
______________________________
(1) الجامع لاحكام القرآن، ج 1، ص 32.
(2) البرهان فى علوم القرآن، ج 1، ص 212.
(3) الاتقان فى علوم القرآن، ج 1، ص 145.
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 132
بحث درباره آن پيچيده و براى برخى جاى لغزش شده است. زرقانى مى‏گويد:
از آن جهت كه در موضوع سبعة احرف، اقوال فراوانى نقل شده، بحثى پر لغزش و هولناك است؛ زيرا كثرت آرا بر چهره حقيقت سايه و حجاب افكنده است تا آن جا كه براى برخى از علما موجب لغزش شده است. جمعى هم از اظهار نظر درباره آن، خوددارى نموده و آن را حديثى مشكل خوانده‏اند.
در اين مسأله آراى فراوانى نقل شده كه برخى از يكديگر گرفته شده‏اند، و برخى شبيه به يكديگر و با هم تداخل دارند و نمى‏توانند قول مستقلى باشند. زرقانى در اين مورد مى‏گويد:
اكثر اقوال بر يكديگر منطبق هستند و با يكديگر شباهت دارند لذا مشكل است كه قول مستقلى به حساب آيند.
برخى از دانشمندان اهل سنت نيز، اساسا، سبعة احرف را به هر معنا كه باشد، مختص به زمان خاصى دانسته‏اند و زمينه‏اى براى معنا و مفهوم آن در زمان كنونى نديده معتقدند كه قرآن كنونى بر حرف واحد مى‏باشد. طحاوى از دانشمندان قرن چهارم هجرى اهل سنت، از اين گروه است. وى مى‏نويسد:
احرف سبعه، مربوط به زمان خاصى است كه ضرورت اقتضاى آن را داشته است و پس از رفع ضرورت، حكم آن نيز بر طرف شده و قرآن بر حرف واحد قرائت مى‏شده است.
امّا غالب دانشمندان اهل سنت معتقدند:
1. سبعة احرف اختصاصى به زمان خاصى ندارد و قرآن براى هميشه بر هفت حرف مى‏باشد.
2. منظور از قراآت سبعه قطعا سبعة احرف نيست. اگر چه اين وجه بين عامه‏
______________________________
(1) زرقانى، مناهل العرفان، ج 1، ص 137.
(3) مشكل الآثار، ج 4، ص 191.
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 133
مردم رواج پيدا كرده، اما از نظر دانشمندان اهل سنت به دلايل ذيل باطل است؛ زيرا هيچ يك از قراء سبعه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را درك ننموده‏اند و فردى كه قائل به تسبيع شد و قراء سبعه را برگزيد، ابن مجاهد تميمى متوفاى 324 ه. ق مى‏باشد و قبل از او، قراآت سبعه معروف نبودند. از جهتى قول مذكور با معناى روايتى كه مربوط به لغات و لهجات يا بطون قرآن و ... بوده است، مخالف مى‏باشد. لذا براى رفع چنين توهمى، علما اقدام به تسديس يا تثمين و تعشير قراآت نمودند، تا توهم انطباق روايت سبعة احرف، بر قراآت سبعه از ذهن‏ها زدوده شود. مكى بن ابى طالب متوفاى 473 ه. ق مى‏گويد:
هر كس كه گمان كند قرائت هر يك از قرا، مانند قرائت نافع و عاصم و ابن عمير و ... يكى از حروف سبعه هستند كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله بر آنها تنصيص نموده است، اشتباه بزرگى كرده است.
حال كه روشن شد سبعة احرف، به عقيده اكثر دانشمندان اهل سنت، اختصاص به زمان خاصى ندارد و به قراآت سبعه هم مربوط نمى‏شوند، به بيان و نقد برخى از مهم‏ترين اقوال دانشمندان اهل سنت كه در طول چهارده قرن براى فهم آن تلاش كرده‏اند، پرداخته مى‏شود. از نقل و بررسى تمام اقوال در مسأله پرهيز مى‏شود؛ زيرا غالب آنها بدون دليل روايى و بدون توجيه عقلى است. صبحى صالح مى‏گويد: «اكثر اقوال در معناى سبعة احرف بدون دليل نقلى صحيح و بدون منطق سليم هست.» اما مهم‏ترين اقوال بدين شرحند:
قاضى عياض و جمال الدين قاسمى‏
دانشمند معروف اهل سنت، قاضى عياض و جمعى ديگر از جمله علامه شام، محمد جمال الدين قاسمى متوفاى 1322 ه. ق صاحب تفسير محاسن التأويل، معتقدند كه مراد از عدد هفت، تيسير و تسهيل است و حقيقت عدد سبعه، مراد نيست.
______________________________
(1) الابانة عن معانى القراءات، ص 38، تحقيق الدكتور عبد الفتاح اسماعيل شلبى.
(2) صبحى صالح، مباحث فى علوم القرآن، ص 103.
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 134
هم چنان كه مقصود از عدد هفتاد در بين ده‏ها و هفت صد در بين صدها، بيان كثرت است. سيوطى در اين مورد مى‏گويد: «مراد از سبعه حقيقت عدد نيست ... و به اين قول قاضى عياض متمايل شده است.»
علامه قاسمى در مقدمة تفسير خود مى‏گويد:
مراد از عدد هفت، حقيقت عدد آن نيست كه بين شش و هشت هست، بلكه وجوه فراوانى است كه كلمه را مى‏توان را بر سبيل تيسير و تسهيل و توسعه، قرائت نمود.
رأى مذكور، مورد پذيرش اكثر علماى اهل سنت نبوده است. بلكه آنان معتقدند كه منظور از عدد سبعه، نه بيان كثرت است كه حصر در عدد هفت است.
دكتر صبحى صالح مى‏گويد:
مراد از لفظ هفت، بيان كثرت نيست، بلكه حصر در عدد معين است؛ آن چنان كه اكثر علما فهميده‏اند ... و اكثر دانشمندان، آن چنان كه ابن حبان مى‏گويد، معتقدند عدد سبعه، محصور در عدد معين و خاص است.
از اين رو ديدگاه قاضى عياض و ديگران، در مراد از عدد سبعه در صورت صحت سندى و دلالتى روايت سبعة احرف، قابل قبول نيست؛ زيرا با جمع زيادى از روايات باب سبعة احرف كه گذشت، تعارض دارد؛ مانند روايت ابن عباس:
إن رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله قال: أقرأني جبريل على حرف فراجعته فلم أزل أستزيده فيزيدني حتى انتهى إلى سبعة أحرف؛
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: جبرئيل مرا بر يك حرف قرائت نمود. مراجعه كرده همواره طلب افزايش نمودم و آن هم افزايش داد تا به هفت حرف رسيد.
______________________________
(1) الاتقان فى علوم القرآن، ج 1، ص 145.
(2) محاسن التأويل، ج 1، ص 177.
(3) مباحث فى علوم القرآن، ص 104.
(4) تفسير طبرى، ج 1، ص 37، ح 19.
نزول قرآن و رؤياى هفت حرف، ص: 135
در هر حال، طلب افزايش پيامبر، حرف به حرف، دليلى است كه عدد سبعه مفهوم حقيقى خود را دارد و اصل اولى، معناى واقعى هر عددى است؛ مگر آن كه دليلى يا قرينه‏اى بر خلاف آن باشد.



 

انجمن‌ها
دانشگاه‌ها
پژوهشگاه‌ها
مراجع عظام
سایر

انتشار محتوای این وبگاه تنها با ذکر منبع مجاز میباشد

X
Loading